بقول شجریان عزیزدل، یاران غافلی که شادیشان مرا مبتهج و غمشان مرا متالم مینمود،
همونا دقیقا....،
از من ایشان را هزاران یاد باد... (◕^^◕)
مورخ سه شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۴۰۲به وقت 16:50 به طنّـــازےِ: بالماسکه| |
بالماسکه...برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 10
برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 12
پنجشنبه پلاک های ماشینو دزدیدن
ولی شبش با مهسا اینا کلی خندیدیم
دیروز صورت مالی رو بردم جلسه هیات عامل، پسته رفت کلانتری وقت گرفت برای تعویض پلاک.
امروز ولی روز خوبی نبود. کلی سوتی دادم.
حس و حال این روزام سینوس و کسینوسیه چرااااا؟!!!!
+ در انتظار جواب آزمون سازمان....
مورخ یکشنبه شانزدهم مهر ۱۴۰۲به وقت 17:20 به طنّـــازےِ: بالماسکه| |
بالماسکه...برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 55
برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 40
به تاریخ یکم آبان ماه سنة 1401
+ از حالا تا ابدُالدَهر، فوتوی سه در چهار تورا کردم دیفالت پس زمینه دلم...
به فکر این دل صاحاب مرده، کمی بیشتر باش...
عاشق جوانک های لات و لوت و مزلف سرکوچه که نشده
فقط یک «تو» برداشته برای خودش.
دیگر عرضی نیست، ماچ به کله نیمه خالی ات سوگلی جان!
مورخ یکشنبه یکم آبان ۱۴۰۱به وقت 14:27 به طنّـــازےِ: بالماسکه| |
بالماسکه...برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 42
کلاس سوم میرفتم کاراته، یه دوست هپلی داشتم اسمش میترا بود. کلا از اون موقع نسبت به اسم میترا حس خوبی نداشتم. شده حکایت الان... از شنیدن اسم مدیرمالی دلم میخواست تمام هفت سال گذشته زندگیمو فراموش کنم. حالا خودم باید بازشو به دوش بکشم.
رسماً صدام کرد و تبریک گفت.
آقای دکتر ... مرسی.
مورخ پنجشنبه دوم تیر ۱۴۰۱به وقت 19:9 به طنّـــازےِ: بالماسکه| |
بالماسکه...برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 106
هنوزم فکرش میاد سراغم
هتل اسکان
چایی ماسالا
صندلی آبیای توی راهرو
حتی مترو کلاهدوز...
کی وقت کردم به این چیزا فکر کنم ...؟!!!
مورخ شنبه نوزدهم شهریور ۱۴۰۱به وقت 19:1 به طنّـــازےِ: بالماسکه| |
بالماسکه...برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 110
آقای دکتر.... داری صدامو...؟!!! بالماسکه...
برچسب : نویسنده : ceydeleghafel3 بازدید : 115